دلم تنگ ست در این غربت سرای پر شرارت
نفس هایم تماماً آه و درد است از مرارت
بنالم من ز سردیِّ زمان و شبنم درد
ببندم چشم هایم را ز اندوه تب سرد
سرم بر دامن دلتنگی و چشمم به دلدار
خدایا پس چرا حسرت به دیدار دل یار؟!
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1